۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

شوال

روزشمار سال و ماه من،
حماسه چشمان تو بود.
افطار نخواهم کرد.
تقویم من سالهاست که شوال ندارد.

۱۰ نظر:

سین دخت گفت...

شاید روزی که روزه اش را شکستی خواست که روزه بمانی تا همیشه ...

ناشناس گفت...

اون وقت همه می گن که ماه رو دیدن ...تو کجایی که همه می بیننت به جز من ؟!...( یه روزی منم یه همچین چیزی نوشتم واسه کسی که دل از من برد و روی از من نهان کرد )!!!
نقاشچی باشی

شادي باقي گفت...

چه عجب
خوشحالم كه باز مينويسيد

سارا (سیاه مشق) گفت...

خوشحالم که برگشتی عموجان

ناشناس گفت...

ماهی که من شب عیددیدم ماه روز دوم ماه بود به نظرم زودتر دیده شده بنا به دلایل امنیتی اعلام نشده بود!!!

پیر فرزانه گفت...

دیدن ماه دل می خواهد و دیدن دل دیده.
من نابینا را چه باک از ندیدن ماه که دلم دیده است و دیده ام دل.
برقرار باشی و شاد.

زهرا گفت...

چی بگم؟
راهت پر رهرو

علی کشاورز گفت...

سام علیک خان عمو
راستش من جدا میخواستم بیام منتهی یک سری مشکلات محرمانه پیش اومد که نشد ایشالا تو فرصت های بعدی میام بنده هم دورادور مخلصتم

علی کشاورز گفت...

افطار هم اگر بکنم چه سود
من سیری ناپذیر می شوم در برابر چشمانت

زهرا گفت...

نگرفتم چی گفتی آمدی وبم؟
شرط چی؟
کی؟
واسه چی؟